Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک کارشناس مرمت گفت: تصمیمات سازمان اوقاف برای بناهای مذهبی و امام‌زاده‌ها در بسیاری از موارد غیرقابل بخشش است، برای همه مقابر و امامزاده‌ها نسخه واحد دارد و خیلی از امام‌زاده‌ها و مقابر به گونه‌ای تغییر کرده‌اند که با هیچ قسم و استدلالی نمی‌شود تاریخی بودن آن‌ها را ثابت کرد.

داوود اسدالله وش‌ ـ کارشناس ارشد مرمت اشیاء فرهنگی و تاریخی ـ در گفت‌وگوی با ایران اکونومیست با ارائه دلایلی، عملکرد مرمت در ایران را مثبت ارزیابی و به برخی از ضعف‌های این حوزه اشاره کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

او درباره وضعیت مرمت بناهای تاریخی گفت: اگر بخواهم در یک جمله وضعیت حفاظت و مرمت را توصیف کنم باید بگویم، "اوضاع مرمت در ایران بد نیست". این قضیه را می‌توان هم از نظر کمی و هم کیفی بررسی کرد. از لحاظ کیفی خیلی خوب هستیم، اما به لحاظ کمی خیر. تعداد بناهای تاریخی در ایران بسیار زیاد است و در مقابل این تعداد، بناهایی که مرمت می‌شوند کمترند. در عین حال وضعیت کیفی مرمت بناهای تاریخی در ایران در مقایسه با وضعیت مرمت در سایر کشورها در جایگاه خوبی قرار دارد و مرمت در ایران در سطح بین‌المللی انجام می‌شود و نسبت به بسیاری از کشورهایی که دارای آثار تاریخی شناخته شده‌ای هستند، وضعیت بسیار بهتر است. ما در مرمت خیلی بهتر از گذشته هستیم؛ زمانی‌ که دانشجوی رشته مرمت بودم و می‌خواستم درباره رشته تحصیلی‌ام به کسی توضیح دهم، گوش‌هایش زنگ می‌زد، تا مدت‌ها به خانه‌های تاریخی «کلنگی» می‌گفتند. همین که الان در جامعه ما به قضیه بافت تاریخی شیراز عکس‌العمل نشان داده می‌شود، یعنی آگاهی، اقبال و رویکرد جامعه درباره بناهای تاریخی تغییر کرده است و ارزش آن‌ها را درک کرده‌اند.  

اسداله وش یکی دیگر از نقاط قوت مرمت در ایران را حضور کارشناسان با تجربه و نیروهای ورزیده‌ (استادکاران) در این حوزه دانست و اظهار کرد: استادکاران ماهر قبل از انقلاب و چند سال بعد از انقلاب استخدام اداره کل باستان‌شناسی و سازمان میراث فرهنگی بودند، اما از سی سال پیش جوان‌هایی که درس این رشته را نخوانده بودند کنار استادکاران ماهر وارد این حوزه شدند تا با استفاده از تجربیات آن‌ها مهارت کسب کنند. خیلی از این جوان‌ها استخدامی سازمان‌های دولتی نیستند و تیم‌های مرمتی از توان و تجربه آن‌ها استفاده می‌کنند. بنابراین من فکر نمی‌کنم که استادکاران کنار گذاشته شده باشند. در عین حال متاسفانه برخی از همکاران هستند که خود را بی‌نیاز از تجربه استادکاران می‌دانند و آن‌ها را کنار می‌گذارند.  

مرمت، کار عمله و بنایی نیست

او افزود: بنابراین وضعیت مرمت در ایران نامطلوب نیست، اما دلایلی هم وجود دارد که نشان‌دهنده ضعف‌هایی در این حوزه است؛ مرمت یک اتفاق فیزیکی عمله و بنایی نیست، بلکه یک فرآیند علمی است و از لحظه‌ای که با بنای تاریخی مواجه می‌شویم و به مطالعه و بررسی آن می‌پردازیم، آغاز می‌شود و سال‌های سال می‌تواند ادامه داشته باشد. در بناهایی که خیلی ارزشمندند، مرمت و حفاظت به صورت یک فرآیند دائم روی آن‌ها انجام می‌شود و بناهایی که در حال بهره‌برداری هستند ممکن است به صورت مقطعی مرمت ‌شوند. به طور کلی هر مصالحِ دست‌ساز بشر که عملیات فرآوری روی انجام شود، بلافاصله بعد از ساخت و جای‌گذاری روی بنای تاریخی، فرآیند فرسایشی آن آغاز می‌شود. پس هر بنای تاریخی بر همین قاعده در حال فرسایش است. هر اثر تاریخی به حفاظت و مرمت  نیاز دارد که در دوره‌های کوتاه‌مدت و یا بلندمدت انجام شود و فرایند فرسایش آن کنترل و به عمر آن اثر افزوده شود.

این کارشناس مرمت با بیان این‌که یکی از آسیب‌هایی که در برخی از مرمت‌ها رخ می‌دهد، آسیب به هویت اثر تاریخی است، اظهار کرد: برخی از بناهای تاریخی در شهرستان‌ها پس از مرمت، هویت و اصالت تاریخی خود را از دست داده‌اند. معمولا هم  بیشتر معمارها بدون در نظر گرفتن اصول حفاظت و مرمت حتی قوانین میراثی و ملی، با دخل و تصرف‌های زیادی که در بنا انجام می‌دهند باعث این اتفاق می‌شوند. بنای تاریخی مانند یک متن تاریخی است، هر کلمه و جمله‌ایی از آن که به سلیقه ما تغییر کند آن متن سندیت و هویت خود را از دست می‌دهد. هر تغییری باید با هدف حفاظت آن و یا مقدمه‌ایی برای حفاظت آن باشد، نه برای زیباتر کردن آن. بر این اساس مرمت‌گر حق قضاوت در اثر تاریخی را ندارد.

او ادامه داد: در مرمت، اصلی به نام برگشت‌پذیری داریم، البته در مواردی این اصل رعایت نمی‌شود و یا امکان رعایت آن وجود ندارد. اما کارشناسان مرمت باید در تلاش باشند حتی‌الامکان  این اصل را رعایت کنند. این اصل پیش‌بینی کرده که ممکن است در مرمت بنای تاریخی اشتباهی رخ دهد و با رعایت این اصل، آن اشتباه قابل اصلاح می‌شود. اگر فاجعه‌ای در مرمت بنای تاریخی رخ دهد مانند استفاده از سازه بتنی در یک بنای ۷۰۰ ساله که ساختار سازه‌ای آن را دچار آسیبی بالقوه می‌کند، در صورت دقت به این اصل دیگر آن اتفاق نمی‌افتد یا در صورت وقوع، قابل اصلاح خواهد بود که البته کاری سخت و آسیب‌زننده است.  

اسداله وش همچنین گفت: معماری و داشته‌های فرهنگی، کالبدی، مصالح و تکنیک‌ها، سابقه تاریخی و خاطره جمعیِ هویتِ یک اثر تاریخی را شکل می‌دهند. اگر ما کاری کنیم که به هر یک از این ارکان خدشه وارد شود، هویت بنا را مخدوش کرده‌ایم. پس هویت بنای تاریخی مجموعه‌ایی از عناصر مختلف است که در مطالعه بنا و اثر تاریخی آن‌ها را خواهیم شناخت و باید در حفاظت حداکثری آن‌ها تلاش کنیم.

او در عین حال اضافه کرد: برخی از بناها طوری مرمت می‌شوند که حس تاریخی بنا از آن‌ها گرفته می‌شود. شاید این مرمت به لحاظ فنی اشتباه نباشد، اما آن حال و هوای بنای تاریخی و خاطره ذهنی از آن دیگر حس نمی‌شود.  در هر دوره تاریخی ممکن است الحاقاتی در بنای تاریخی انجام شود، برای مثال در مسجد «سپه‌سالار» تهران که متعلق به دوره قاجار است در دوره پهلوی الحاقاتی صورت گرفت. در مرمت این بنای تاریخی بر اساس مبانی نظری آن ممکن است به این نتیجه برسیم که باید بنا را به حالت اولیه دوره تاریخی‌اش برگردانیم، اما از طرفی نمی‌توان از الحاقات دوره پهلوی آن گذشت؛ چرا که هم واجد ارزش هستند و هم بخشی از هویت بنا شده‌اند. پس از مدتی تمام این اقداماتِ غیر اصولی، هویت فرهنگی، تاریخی، زیبایی‌شناسی و میراث ناملموسی که در بناها و بافت‌های تاریخی وجود دارد را از بین می‌برد. در  حفاظت و مرمت کارهایی که نمی‌کنیم بسیار مهم‌تر از کارهایی است که انجام می‌دهیم.

اواقاف برای همه امام‌زاده‌ها نسخه واحد پیچیده است

این کارشناس ارشد مرمت اشیاء فرهنگی و تاریخی یکی دیگر از ضعف‌های حوزه مرمت ابنیه تاریخی را رویکرد برخی مالکان آثار تاریخی دانست و بیان کرد: رویکرد غیرفرهنگی در بعضی مواقع به ضرر بنای تاریخی است. با این حال بناهای تاریخی را داریم که رویکرد مالکان آن‌ها حین مرمت موجب قربانی شدن اصالت بنا شده است، برای مثال تصمیمات سازمان اوقاف برای بناهای مذهبی و امام‌زاده‌ها در بسیاری از موارد غیرقابل بخشش است. خیلی از امام‌زاده‌ها و مقابر در پی این تصمیمات به گونه‌ای تغییر کرده‌اند که با هیچ قسم و استدلالی نمی‌شود تاریخی بودن آن‌ها را ثابت کرد.

او اضافه کرد: عکسی از بقعه شاه‌شهیدان در رودبار گیلان در دو دهه گذشته دیدم، در این عکس معماری اقلیمی زیبا و مقبره‌ای متناسب با آن اقلیم و فرهنگ دیده می‌شد، اما امروز با این بنای تاریخی و معماری آن چه کرده‌اند؟ سازمان اوقاف نسخه‌ای واحد برای همه مقابر و امازاده‌ها دارد، همگی باید گلدسته، صحن، شبستان داشته باشند. در حالی‌که آداب زیارتی بناهای مذهبی متأثر از معماری تاریخی و اقلیم منطقه‌ آن بنا است. وقتی کالبد یک بنای زیارتی را تغییر می‌دهیم، تمامی  آداب و آیین‌های مرتبط با آن را  نیز نابود کرده‌ایم. مثال دیگر فاجعه‌ای است که بنیاد مسکن در روستاهای تاریخی کشور انجام می‌دهد، بازهم یک نسخه واحد برای همه روستاهای تاریخی می‌دهد. در حالی‌که روستایی که در شمال کشور قرار دارد اقلیم، فرهنگ و سنت‌های معماری  متفاوتی با یک روستا در سیستان بلوچستان دارد. البته این اواخر این موضوع کمی بهتر شده است و سعی می‌شود مطالعات معماری در این روستاها انجام شود.  

 تغییر کاربری بناهای تاریخی، نابود می‌کند یا جلوی نابودی را می‌گیرد؟

او در بخش دیگری از این گفت‌وگو، تعریف کاربری جدید و احیای بناهای تاریخی را یکی از اقدامات مثبت حوزه مرمت برشمرد و به ضعف‌های این رویکرد اشاره کرد و در این‌باره توضیح داد: یکی از رویکردها برای حفظ آثار تاریخی تعریف یا تغییر کاربری بناهای تاریخی است، در واقع با این اقدام این ابنیه احیا می‌شوند، اما باید توجه داشت به هر بنایی نمی‌توان هر کاربری‌ایی را داد و این اقدام به نوع مرمت و بنای تاریخی مربوط است. در مرمت چند سطح داریم؛ «مرمت استحفاظی»، در این سطح از مرمت، بنا را با اقدامات مداوم، پایش‌های فنی و دستگاهی در همان کالبد موجود حفظ می‌کنیم، مانند فرایند حفاظتی مجموعه «تخت‌جمشید». سطح دیگر «مرمت استحکامی» است، در این شیوه با اقداماتی که ممکن است همراه با دخالت‌هایی اصولی باشد از اثر تاریخی حفاظت می‌کنیم و ارزش‌ها و معانی آن را خوانا و معرفی می‌کنیم، برای مثال بنایی مانند «عالی‌قاپو» را مرمت می‌کنیم که به حیات خودش ادامه دهد، ولی کاربری جدیدی به آن نمی‌دهیم. سطح سوم، «مرمت جامع» است، در این نوع مرمت، بنای آسیب‌دیده را احیا می‌کنیم و با دادن یک عملکرد و کاربری جدید باعث بقای آن می‌شویم، مانند مرمت‌هایی که روی بسیاری از خانه‌های تاریخی انجام می‌شود. در این عمل هم حق نداریم بیش از حد در بنای تاریخی مداخله کنیم و باید تمام اصول دو سطح دیگر را هم رعایت کنیم. اگر در مرمت جامع گروه فنی، مشاور، طراح و ناظر به خوبی نقش خود را ایفا کنند، مشکلات و آسیب‌ها در مرمت به حداقل خواهد رسید.

این کارشناس مرمت همچنین با اعتقاد بر این‌که تغییر کاربری و احیای درست بناهای تاریخی می‌تواند از نابودی آن‌ها جلوگیری کند، گفت: مالک بسیاری از خانه‌های تاریخیِ ثبت ملی شده‌ با شکایت، ملک خود را از ثبت ملی خارج می‌کنند تا به راحتی آپارتمانی جایگزین آن بنای تاریخی کنند. در همه دنیا هم این درگیری وجود دارد، اما توجه کنید زمانی‌که صاحب یک اثر تاریخی هستید فقط صاحب کالبد آن هستید نه معنا و فرهنگی که پشت آن است، پس حق دخل و تصرف غیراصولی را که معانی و ارزش‌های آن اثر را مخدوش کند، ندارید. در دنیا برای حفظ آثار تاریخی راه‌کارهای متفاوتی تجربه شده است، مثلا در اسپانیا و برخی از کشورهایی که بافت تاریخی شهر حائز اهمیت است، نمای ساختمان‌ها را حفظ کردند و کالبد ساختمان را تخریب و نوسازی کرده‌اند. در بعضی از خانه‌های اروپایی نما از داخل ساختمان مهم‌تر و ارزشمندتر است، در حالی‌که در معماری ایرانی داخل بنای تاریخی هم حائز اهمیت است. بنابراین در بسیاری از بناهای تاریخی ایران چنین راه‌کاری مناسب نیست. ما برای حفاظت از یک بنای تاریخی آن را احیا می‌کنیم تا با دادن یک کاربری جدید حیات آن را تضمین کنیم، اما باید توجه داشته باشیم چه چیزی را فدای چه چیزی می‌کنیم. اگر فرآیند مرمتی درست طی شود، یعنی مطالعه تاریخی، فرهنگی، معماری، آسیب‌شناسی و طراحی مرمت درست و کامل انجام شده باشد، تغییر کاربری برای بنا مفید هم خواهد بود.  

ضعف صندوق احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی

اسداله وش در ادامه به پروژه‌های مرمتی صندوق احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی اشاره کرد و نداشتن نیروی کافیِ متخصص برای نظارت بر پروژه‌های مرمتی را ضعف این صندوق دانست و اظهار کرد: صندوق احیا با طرح «پردیسان» شکل گرفت. این طرح نمونه‌های خارجی هم داشته و در کشورهای دیگر اجرا شده و در برخی کشور ها هم موفق عمل کرده است. در ایران هم تا حدود زیادی با موفقیت پیش رفت، اما با گذشت زمان و ازدیاد واگذاری ابنیه تاریخی به صندوق احیا برای مرمت و بهره برداری، کارشناسان این صندوق توان و زمان پایش و نظارت بر این پروژه‌های مرمتی را نداشتند. در واقع ضعف صندوق احیا در مواردی پیش می‌آید که فرآیند نظارتی این صندوق بر عملیاتِ مرمتی کمتر می‌شود. همچنین تغییر دولت‌ها باعث شده این صندوق رویه ثابتی در  واگذاری‌ها و مرمت‌ها نداشته باشد.  

او افزود: هر پروژه‌ای یک مجری (پیمانکار)، طراح، ناظر و بهره‌بردار دارد که ممکن است طراح و ناظر یک نفر باشند. باید قبول کنیم هر مجری علاوه‌بر وظیفه خود دنبال سود مادی است و اگر چنین چیزی نبود بنگاه اقتصادی خود را برای مرمت بناهای تاریخی ایجاد نمی‌کرد. نفع مالی، یعنی سرعت عمل داشتن، شاید استفاده از مصالح ارزان‌تر و چشم‌پوشی از مواردی که به چشم نمی‌آید. در این میان ناظر پروژه می‌تواند با راهنمایی‌های درست از چنین رخدادهایی جلوگیری کند. اگر هر کدام از ارکان پروژه مرمتی کار خود را درست و در زمان درست انجام ندهد، فرآیند مرمت نتیجه خوبی نخواهد داشت.  

این کارشناس مرمت درباره ورود بخشی خصوصی به حوزه مرمت نیز گفت: به نظرم در هر رشته‌ای چه حوزه مرمت بناهای تاریخی و چه دیگر حوزه‌ها، بخش خصوصی هم عملکرد مثبت داشته است و هم منفی. آن‌چه در این زمینه حائز اهمیت است نظارت بر عملکرد این بخش است. هر بخش خصوصی دنبال نیازها و منافع خودش است، حضورش در حوزه مرمت بناهای تاریخی بسیار خوب است و باید از آن استقبال شود، اما باید فرآیند مرمتی این بخش تحت نظارت متولیان این حوزه باشد، نه این‌که بخش خصوصی هر کاری که دوست دارد در این حوزه انجام دهد، به بهانه این‌که سرمایه‌گذار است. در عین حال باید سرمایه‌گذارانی به این حوزه وارد شوند که حس، روحیه و انگیزه فرهنگی لازم را داشته باشند و باید به آن‌ها کمک کنیم ارزش‌های این را حوزه را بهتر بشناسند.   

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: مرمت ، مرمت آثار تاریخی ، مرمت بناهای تاریخی ، عالی‌قاپو ، میراث فرهنگی ، مرمت عوام‌پسندانه ، تخت جمشید ، سازمان اوقاف ، امامزاده ، صندوق احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی ، مسجد سپهسالار قدیم

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: مرمت مرمت آثار تاریخی مرمت بناهای تاریخی عالی قاپو میراث فرهنگی تخت جمشید سازمان اوقاف امامزاده صندوق احیا و بهره برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی مرمت بناهای تاریخی بهره برداری مرمت در ایران سازمان اوقاف کارشناس مرمت تغییر کاربری امام زاده ها حفاظت و مرمت بنای تاریخی آثار تاریخی صندوق احیا اثر تاریخی عین حال حوزه مرمت انجام شود مرمت بنا برای همه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۷۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسراری که گورهای تاریخی افشا کردند

باستان‌شناسان با کاوش در نقاط مختلف جهان گورهایی باشکوه و در برخی موارد حیرت‌آوری را کشف کرده‌اند، ‌ که اطلاعات جالبی را از زندگی گذشتگان افشا می‌کند.

به گزارش ایسنا، گورهای انسان‌ها از تلخ‌ترین و البته مهم‌ترین بقایای به‌جامانده از دنیای باستان‌ اند و مردم به روش‌های مختلفی در آن دفن می‌شدند، از خاکسپاری در داخل اهرام عظیم گرفته تا انداختن جسد در باتلاق، روش دفن و خاکسپاری مردم در دوره‌ها و نقاط مختلف جهان گوناگون بوده است.

در برخی موارد، مردم می‌ترسیدند مرده‌ها زنده شوند و آسیب بزنند، در نتیجه گاهی اجساد را قطع عضو می‌کردند و یا آنها را می‌بستند.

در ادامه، منتخبی از این گورها را که «لایو ساینس» شناسانده و بخش نخست آن چندی پیش منتشر شد، معرفی می‌شود:

«پسوسنس یکم»

«پسوسنس یکم» فرعونی بود که در طول سلسله بیست‌ویکم مصر، یعنی در حدود ۳۱۰۰ سال پیش حکومت می‌کرد. در سال ۱۹۴۰ میلادی بود که مقبره او در شهر باستانی «تانیس» ‌کشف شد. او را با نقابی از جنس طلا به خاک سپرده بودند. درونی‌ترین تابوت در تابوت‌دان او از نقره ساخته شده بود، از این‌رو برخی از نویسندگان امروزی، «سوسنس یکم» ‌را «فرعون نقره‌ای» نامیده‌اند. اشیاء مخصوص خاکسپاری نفیسی از جمله گردنبند و دستبند ساخته‌شده از فلزات گرانبها و جواهرات نیز در این مقبره کشف شد. با وجود تمام این آثار چمشگیر، کشف این مقبره در مقایسه با کشف مقبره «توت عنخ آمون» مورد توجه مردم قرار نگرفت که البته بخشی از آن به دلیل کشف مقبره «پسوسنس یکم» در دوران جنگ جهانی دوم بود.

«مقبره آمفیپولیس»

مقبره آمفیپولیس که قدمت آن به قرن چهارم پیش از میلاد بازمی‌گردد، ‌ در «مقدونیه» ‌واقع در یونان ساخته شده است و در طراحی آن جزئیات زیادی به کار رفته است. ابوالهول‌هایی در این مقبره قرار دارند که از دروازه‌ها حفاظت می‌کنند، همچنین مجسمه‌های زن و موزائیک‌های تصویرگر داستان‌های اساطیر یونانی نیز در آن قرار دارد. با اینکه بقایای دست‌کم پنج انسان در این مقبره کشف شده است، هویت این افراد یا اینکه مقبره برای چه کسی ساخته شده است، مشخص نیست. قدمت این مقبره به دوران «اسکندر مقدونی» ‌باز می‌گردد و این احتمال وجود دارد که برای یکی از اعضاء خانواده و یا یکی از دوستان او ساخته شده باشد.

«اوتسی مرد یخی»

بقایای یخ‌زده و سالم مردی که «اوتسی» نام گرفته است، به بیش از ۵۳۰۰ سال قبل تعلق دارد و توسط محققان در مرز ایتالیا و اتریش در سال ۱۹۹۱ میلادی پیدا شد. تحقیقات نشان داد که این مرد ۱.۶ متر قد داشته و در زمان مرگ حدودا ۴۵ ساله بوده است. او پس از اصابت یک تیر جان خود را از دست داده است. همچنین اثری از یک زخم عمیق در دست راست او وجود دارد که احتمالا حین جلوگیری از اصابت تیر ایجاد شده است.

«مقبره‌های سلطنتی اور» ‌

مقبره‌های سلطنتی «اور» که به حوالی ۴۵۰۰ سال قبل تعلق دارند، از حدود ۱۶ مقبره تشکیل شده‌اند که به افراد سطلنتی یا اشراف‌زادگان جامعه تعلق داشتند. این افراد به همراه اشیاء‌ نفیسی از جمله سربند، ‌گردنبند و گوشواره دفن شده بودند. از جمله اشیاء قابل‌توجهی که در این مکان کشف شده است به یک چنگ می‌توان اشاره کرد که به شکل سر یک گاو نر طراحی شده بود. در نزدیکی این مقبره‌های سلطنتی همچنین افرادی به همراه اشیاء خاکسپاری به مراتب ساده‌تر دفن شده بودند.

در این زمینه بخوانید:‌

داستان کشف مقبره‌های طلایی

«قبرهای چاتال‌هویوک»

قدمت محطوطه «چاتال‌هویوک» در ترکیه به بیش از ۹هزار سال بازمی‌گردد و این محوطه یکی از قدیمی‌ترین سکونتگاه‌های کره زمین شناخته می‌شود. در این سکونتگاه هیچ خیابانی وجود ندارد و ساختمان‌ها به اندازه‌ای به یکدیگر نزدیک بودند که مردم با استفاده از نردبان‌های روی سقف، وارد آن‌ها می‌شدند. باستان‌شناسان همچنین به این نتیجه رسیدند که مردم در زیر ساختمان‌ها دفن می‌شدند و در برخی از موارد تا ۳۰ نفر در زیر یک ساختمان دفن می‌شد. در سال ۲۰۱۱ میلادی نتایج یک تحقیق نشان داد افرادی که زیر ساختمان‌ها دفن می‌شدند، اغلب از لحاظ بیولوژیکی با یکدیگر رابطه نداشتند که نشان می‌دهد خویشاوندی عامل مهمی در انتخاب محل دفن نبوده است.

«تابوت‌دان‌ پایان دنیا» ‌

در سال ۲۰۱۸ گروهی از باستان‌شناسان یک تابوت‌دان سیاه و گرانیتی در ابعاد ۲.۷ در ۱.۵ در ۱.۸ متر را در اسکندریه واقع در یونان کشف کردند. کشف این تابوت بسیار مورد توجه قرار گرفت و برخی در فضای مجازی این موضوع را مطرح کردند که باز کردن تابوت می‌تواند نفرینی را رها کند که ممکن به پایان رسیدن دنیا منجر شود. زمانی که باستان‌شناسان در این تابوت باز کردند، دریافتند که آب فاضلاب به درون آن راه یافته است. کاوشگران همچنین بقایای سه انسان به همراه حکاکی‌هایی روی ورقه‌های طلا پیدا کردند. قدمت تابوت‌دان به حوالی بعد از فتح این مکان توسط «اسکندر مقدونی» ‌ در سال ۳۳۲ پیش از میلاد بازمی‌گردد، اما مشخص نیست که این تابوت‌دان برای چه کسی ساخته شده است.

«مقبره سن پیتر»

مقبره «سن پیتر» در زیر محراب کلیسای سنت پیتر در واتیکان واقع شده است، یعنی نزدیک به منطقه‌ای که اعتقاد بر این است که او در قرن اول پس از میلاد به صلیب کشیده شده است. چندین قبر با بقایای انسان در داخل مقبره قرار دارد، همچنین مجموعه‌ای از استخوان‌ها در این مکان وجود دارد که برخی معتقدند به «سن پیتر» تعلق دارد.

«مقبره سئوس سوم» ‌

«سئوس سوم» ‌(Seuthes III)، پادشاه «ادروسی»، ‌ قلمرویی واقع در «تراکیه» (سرزمینی در جنوب شرق اروپا) بود که در طول قرن چهارم پیش از میلاد حکومت می‌کرد. این پادشاه زمانی که در گذشت، در مکانی که اکنون مرکز بلغارستان محسوب می‌شود، دفن شد. در مقبره او اشیاء خاکسپاری مختلفی از جمله یک تاج طلا، جام طلا، سلاح، سپر و یک کلاه‌خود برنز و یک سردیس برنزی که احتمالا تصویرگر خود شاه است، وجود داشت. مقبره او زیر تپه‌ای به ارتفاع ۲۰ متر و قطر ۹۰ متر قرار دارد.

«مقبره هادریان» ‌

مقبره هادریان که در رم واقع شده است، مقبره‌ای است که برای «هادریان»، ‌امپراتور روم ساخته شده است و در آن خاکستر این امپراتور، همسر و تعدادی از جانشینانش نگهداری می‌شود. این ساختمانِ استوانه‌ای ۵۰ متر ارتفاع دارد و بعدها به قلعه‌ای تبدیل شد که در مقطعی توسط پاپ مورد استفاده قرار گرفت. این مکان اکنون یک موزه را در خود جای داده است.

«تئودوریک بزرگ»

مقبره تئودوریک برای «تئودوریک بزرگ» (حکومت در حدود ۴۷۱ تا ۵۲۶ پس از میلاد) ساخته شد که پادشاه «استروگوت‌ها» بود. این مقبره یک سازه مدور واقع در «راونا» در ایتالیا است. این سازه دو طبقه ۱۵ متر ارتفاع و ۱۱ متر قطر دارد و از دست‌کم ۲۳۰ تن سنگ ساخته شده و سقف آن به صورت گنبدی طراحی شده است. پس از اینکه امپراتوری بیزانس در سال ۵۴۰ «استروگوت‌ها» را شکست داد، آنها بقایای تئودوریک را برداشتند و مقبره را به کلیسا تبدیل کردند.

«هرم جوزر» ‌

«جوزر»، یکی از فرعون‌های مصر بود که حدود ۴۷۰۰سال قبل حکومت کرد. او یک هرم پلکانی را در «سقاره» ساخت. این هرم نخستین هرمی بود که در مصر ساخته شد و ارتفاع آن به ۶۰ متر می‌رسید و در مجموع از ۶ طبقه پلکانی تشکیل شده بود. تونل‌هایی که زیر این هرم ساخته شده است یک هزارتو به طول ۵.۵ کیلومتر را تشکیل می‌دهد و داخل آن‌ها یک اتاقک خاکسپاری قرار دارد که «جوزر» در آن دفن شده است. با اینکه اثری از مومیایی او وجود ندارد، اما ۳۲ تکه از تابوت‌دان گرانیتی فرعون در این اتاقک پیدا شد.

در این زمینه بخوانید:

نخستین هرمی که ساخته شد

«مقبره سلطنتی مایا» ‌

در ژانویه سال ۲۰۲۴ باستان‌شناسانی از دانشگاه تولین از کشف مقبره ۱۷۰۰ساله یک پادشاه «مایا» در محوطه‌ای واقع در «چوچکیتام» (Chochkitam) در «گواتمالا» خبر دادند. در این مقبره یک نقاب یشم، صدف نرمتنان و طراحی‌ها و کنده‌کاری‌هایی روی استخوان ران انسان پیدا شد. یکی از این کنده‌کاری‌ها فردی شبیه به یک پادشاه را به تصویر می‌کشد که یک نقاب یشم شبیه به آنچه را که در مقبره پیدا شده است، دست دارد. نوشته‌های کشف‌شده نیز به پدر و پدربزرگ پادشاه اشاره دارند و آنها را به حکمرانان شهرهای «تیکال» و «تئوتیئواکان» مرتبط می‌کنند.

در این زمینه بخوانید:

کشف شگفت‌انگیز درباره پادشاه فراموش‌شده

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تعطیلی بناهای تاریخی و جاذبه های گردشگری کاشان
  • تعطیلی بناهای تاریخی استان در نیمه اردیبهشت
  • مرمت بانیه تاریخی استان مرکزی شتاب می‌گیرد
  • تجلیل از ۸۰ خادم قرآنی در امام زاده نرمی اصفهان
  • افشای اسرار گورهای تاریخی (+عکس)
  • اسرار مخفی گورهای تاریخی افشا شدند
  • عکس| نمایی متفاوت از مقبره نادرشاه در مشهد قدیم
  • اسراری که گورهای تاریخی افشا کردند
  • خانه تاریخی آصف اردبیل واگذار می‌شود
  • خانه آصف اردبیل برای مرمت به بخش خصوصی واگذار می‌شود